من آريائيم از نسل آفتاب از شهد ماهتاب |
آيينی که نه حديث و روايتی در شک و جهل و بی خردی دارد و نه مقيدات و شرعياتی دست و پا گير و خدايش جزعشق و مهر و دوستی نيست و پيامبرش تو هستی و فرزندان تو و در سه کلمه نيکی در پندار و گفتار و کردار و دوازده فرمان خلاصه ميشود |
مهربان ياران با سرفرازی و افتخار به جهانيان بگوئيد که اوستايی وزرتشتی هستيد از ايران رنگارنگ و عراق و اسرائيل و افغانستان و تاجيکستان تا کردستان بزرگ و سرسبز و آتورپات و سيستان و بلوچستان سوخته تا ارمنستان و ديگر ستانهای جهان تا اروپا و آفريقا و آمريکا و چين ما اوستايی وزرتشتی هستيم بس است تقيه و خويشتنداری و همرنگ جماعت خشن و نادان و خودپسند شدن سالها پس از درگذشت پيامبر اسلام، تازيان که در هنگامه وجود پيامبرشان توانسته بودند بر تمامی قبايل و روستاهای شبه جزيره عربی چيره شوند، بر آن شدند تا با يورش به کشورهای همسايه، قدرت و ثروتشان را افزايش دهند. همچنين آنان به پيامبر قدرت و وحدت آفرينشان در لحظات پايانی زندگيش ارج و احترامی نگذاشتند. آنگاه که او در بستر مرگ از خويشان و يارانش خواست تا برايش برگی و قلمی بياورند تا او سفارش و وصيت خود را بنويسد، يارانش گفتند که او ديوانه شده و هذيان ميگويد. همچنين وقتيکه از جهان رفت، همه پيروانش پيکر او را رها کرده و به جنگ و دعوای خلافت او سرگرم شدند و برای دفنش کسی جز داماد و دخترش نبود. اين بی مهری تازيان گريبان شخصيتی را گرفته بود که همه داشت و نداشت تازيان از او آمده بود. ... |