مانى در
راه بهره گیرى از منطق بودائى گرى فراتر هم رفت ، به حدى که تولید مثل را
بر خود و گروه برگزیدگان مانوى حرام کرد و احتراز از زناشویى را بر ازدواج
برتر دانست � مانى از زرتشت اندیشه تقسیم نیروهاى جهانى را به دو مبداء
نیکى و بدى که دُوبُن نامید، اقتباس کرد و روشنایى را مظهر نیکى و تاریکى
را مظهر پلیدى دانست . بعدها مانى این تعبیر را بدین صورت درآورد که خداىِ
ترسایان ، خداى نیکى هاست و یَهْوَه خداى تورات ، خداى بدى هاست .
بورکیت
مؤ لف کتاب آئین مانى به انگلیسى مى گوید: مانى به
عقیده خودش ، پاسخ پرسشى را که از روزهاى نخستین آفرینش در دل هاى آدمیان
در حال خلجان است داده بود. آن پرسش این بود که : اگر خداوند بزرگ که این جهان را در مدت شش روز با شتابزدگى آفرید و بخشنده مهربان نیز هست و هر چه در این جهان
است ساخته و پرداخته دست اوست ، چگونه و براى چه شر را آفریده و این چند
روزه مهلت آدمى را با هزاران بیم و خطر و ناراحتى تؤ ام ساخته ؟ غالب دین
هاى موجود، پاسخ این پرسش را یا اصلا نداده اند و یا مثلا آفرینش شیطان را
پیش کشیده اند و وجود او را مایه آزمایش آدمیان دانسته اند. در حالى که
سرشت آدمیان براى سازنده آن ناشناخته نبوده تا نیازى به آزمایش مجدد و
ملاحظه ابلیس داشته باشد. گروه دیگر معتقدند که کارگاه آفرینش مانند دستگاه
پیچیده اى است که بشر نمى توانه بر همه رموز و اسرار گردشش پى ببرد. آنچه
که در اندیشه ناسازگار و در فکر کوتاه ما شر پنداشته مى شود، خیرى است که
راز آن بر ما و عقل نافرجام ما پوشیده است . هر رنج و راحتى که در زندگى
پیش مى آید و ما از دلایل آن بى خبریم ، حکمتى دارد و ساخته و پرداخته دست
تواناى خداست .
اما مانى معتقد است که خیر و شر هر دو قدیم اند و قائم بذات ؛ جهان
از روز ازل مرکب از دو منطقه بکلى مجزا بوده است : منطقه تاریکى و منطقه
روشنایى . منطقه تاریکى ، منطقه بدیها و پلیدیهاست و منطقه روشنائى ، منطقه
نیکى مطلق . در گذشته این دو قلمرو یعنى روشنائى و تاریکى از هم جدا
بودند. ساکنان منطقه تاریکى ، روشنائى را مى دیدند و به زیبائى آن پى مى
بردند، ولى امید دسترسى به آن را نداشتند و همه در پلیدیدها و پستیها غوطه
ور بودند. روزى اتفاقى افتاد و در اثر آن خداى بدیها توانست بخشى از نیکى
یعنى روشنائى را به چنگ آورد، و در نتیجه نیکى و بدى یا تاریکى و روشنائى
بهم آمیخته شد؛ جهان موجود، نتیجه این پیش آمد و این آمیختگى است . مانى مى گوید: سازنده این جهان جهان ما خداى تاریکى است ، یعنى بدیها؛ ولى جزئى از روشنائى به اجزاء جهانى که ساخته است ، آمیخته شده و در نتیجه ، جهان
بر اثر آمیزش تاریکى و روشنائى بوجود آمده است . خداى نیکى ، جنگ افزار
براى پیکار با بدى ها ندارد و نمى تواند وضع گذشته را بازگرداند؛ روشنائى
را از تاریکى جدا کند. آمیزش روشنائى و تاریکى پدیده بى برگشتى است .
هنر نزد ایرانیان است و بس! از جمله هنر سخن گفتن!
پاسخ سوالاتی در باره ی آیین زرتشتی
486440 بازدید
10 بازدید امروز
146 بازدید دیروز
1200 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian